آخرین هفته
تو آخرین روز از آخرین هفته از امسال تحصیلی تصمیم گرفتم کارایی رو انجام بدم که تو طول سال کمتر وقت و توان انجام دادنشون رو داشتم. اولین کارم این بود…
Continue readingتو آخرین روز از آخرین هفته از امسال تحصیلی تصمیم گرفتم کارایی رو انجام بدم که تو طول سال کمتر وقت و توان انجام دادنشون رو داشتم. اولین کارم این بود…
Continue readingیکی از عادتهایی که از دوسال پیش دارم اینه که تو مدرسه هر اتفاقی یا نکتهای پیش میاد سعی میکنم تو یادداشت گوشی بنویسم که یادم نره. امروز که داشتم اون…
Continue readingفضای کلاس و مدرسه اینقدر شلوغ و عجیب و غریب میشه که معلم تازه تو اواخر سال تحصیلی متوجه برخی از اشتباهاتش میشه. یکی از خطاهایی که این هفته متوجهش شدم…
Continue readingیکی از کارایی که اوایل مهر شروع کردم و الان دارم یواش یواش نتیجه رو میبینم این بود که به بعضی از دانشآموزا که بزرگتر بودن مسئولیت دادم. تو حین انجام…
Continue readingهفته آخر فروردین هم تموم شد و دیگه چیزی از سال تحصیلی نمونده و آروم آروم باید خودمون رو واسه امتحانات آماده کنیم. این هفته از طرف اداره برای بازدید اومده…
Continue readingاولین روز هفته خیلی حال و حوصله درست و حسابی نداشتم و سوال بچهها رو یه جوری جواب میدادم که پشیمون میشدن. دومین روز هفته بمب انرژی بودم و احساس میکردم…
Continue readingهفتهی بعد از سیزدهبدر شباهت زیادی به هفتهی اول مهر داشت و بچهها نه کاملا ولی تقریبا مدرسه یادشون رفته بود. اولین روز هفته میشه گفت هیچ کدومشون سر وقت نیومدن…
Continue readingداشتم کتاب نگارش اولا رو مورد بازبینی و بررسی قرار میدادم و بهشون بازخورد میدادم که چهعملکردی داشتن. به یکیشون که رسیدم دیدم کل صفحات رو درست انجام داده و فقط…
Continue readingیکی از بچههام تو املا و جدول ضرب اصلا عملکرد خوبی نداشت و مدام باهم دیگه دعوا داشتیم. هر چقدر بهش میگفتم تمرین انجام بده، سرسری یه حرکتایی میزد و میومد…
Continue readingاولین روز این هفته که رفتم سر کلاس یکی از بچهها نیومده بود. زنگ که زدم باباش گفت که تصادف کرده وپاش شکسته. منم کلی حالشو پرسیدم و دلداری دادمو گوشی…
Continue reading