در خونه زده شد.انگار مهمونا از راه رسیدن.همسرم سریع بلند شد که بره درو باز کنه.بله خودشون بودن دوست همسرم به همراه شوهرش البته یه پسربچهی دبستانی هم داشتن.فک کنم همسن پسر خودم امیرعلی باشه.
سلام و احوالپرسی و خوشآمدگویی مفصلی به راه افتاد و بالاخره دورهم نشستیم.همسرم میوه و چایی رو آورد و منم حسابی تعارف کردم.
خانما که خیلی وقته رفیق صمیمی هستن حسابی به هم اظهار محبت میکردن و از حال و احوال پدر و مادر همدیگه و دوستان دیگشون میپرسیدن.
من و شوهرِ دوستِ همسرم آقای حسینی هم بیشتر از اوضاع و احوال زندگی و جامعه واسه هم میگفتیم و طبق معمولا بحث آقایون حرفا رنگ و بوی سیاسی داشت.
پسرشون هم خیلی مودب و باحال کنار مادرش نشسته بود و میوه نوشجان میکرد،من که بچه به این ساکتی و بیآزاری تا به حالا ندیده بودم.
همینطور بحثمون داغ شده بود که یه دفعه دوست همسرم پرسید:بس امیرعلی کجاست؟سرمون گرم شد ازش سراغی نگرفتیم.خونهاس یا رفته بیرون؟
خانمم سریع جواب داد:تو اتاقشه الان صداش میکنم.
خانمم آروم بلند شد و رفت سمت اتاق تا امیرعلی رو بیاره.رفت داخل ولی وقتی برگشت هم اخمو بود هم امیرعلی باهاش نبود.اومد گفت که پسرمون میگه من بیرون نمیام.
آقای حسینی از اینور سریع گفت:اتفاقی افتاده؟ چرا نمیاد؟بهش بگین بیاد با فرزاد ما بازی کنه. فرزاد به خاطر امیرعلی اومده باهم خوش بگذرونن.
همسرم گفت:آقای حسینی امیرعلی به خاطر ناخناش نمیاد بیرون.خجالت میکشه.آخه اینقدر ناخنهاشو جویده کلا زشت شدن.هرکس نگاه میکنه میترسه.
آقای حسینی:پس اینطور.این ناخن جویدن هم از مشکلات بچههاست که نباید همینجوری از کنارش رد بشین.خود من هفتهای تقریبا یه مراجعهکننده دارم که میاد میگه بچهی من ناخنش رو میخوره.خودشم وقتی بررسی میکنم میبینم مشکلات عجیب و غریبی دارن.
ببخشید یه لحظه احساس کردم تو مطب نشستم.
من:نه آقای دکتر اتفاقا استفاده میکنیم کلا فراموش کرده بودیم که قبلا بیایم پیش شما تا زودتر مشکل امیرعلی حل بشه.
همسرم:آقای دکتر خیلی کلافه شدیم از ناخن جویدنش،هر چقدرم که تنبیه و تشویق میکنیم اصلا فایدهای نداره.جوری عادت کرده که فلفلم به انگشتش بزنیم باز جویدن ناخنو ترک نمیکنه.
آقای حسینی:ببینید من چندتا نکته رو بهتون میگم تا یه کم تو این زمینه مطلع بشین و از مشکل ناخنجویدن بچهها آگاهی پیدا کنید.بعد باید خودتون بشینید با توجه به چیزایی که من گفتم برنامه بچینید تا به امیرعلی کمک کنید این عادت بدش رو ترک کنه.
اولین نکته اینکه ناخنجویدن رو ساده نگیرید،این مشکل شاید به ظاهر ساده بیاد ولی میتونه عاملی باشه برای ایجاد بیماری مختلف مثل التهاب پوست و خرابشدن دندون و عفونت دهان و…
دومین نکته اینکه معمولا بچههایی که مشکل ناخن جویدن دارن بیشتر بیمار میشن چون دست و انگشتی که تو دهن اونا میره محل تجمع میکروب و ویروس هستش.
سومین نکته اینکه ناخنجویدن گاهی اوقات واکنشی دفاعی محسوب میشه در مقابل ناکامیها و شکستهایی که بچهها میخورن.
در واقع کودک یا نوجوون داره اضطراب و استرس خودش رو با جویدن ناخن کاهش میده و میخاد از این راه ناراحتیهایی رو که داره کاهش بده.
چهارمین نکته اینکه ناخن جویدن همیشه به دلیل یه اتفاق ناگوار یا یه شرایط ناراحتکننده شکل نمیگیره و ممکنه فقط یه تقلید باشه از رفتاری که دیگران انجام دادن.
پنجمین نکته اینکه قبل از هر جور اقدامی برین بشینین با امیرعلی صحبت کنین و ببینین از چی ناراحته؟چه مشکلاتی داره؟به چی فکر میکنه؟از چی نگرانه؟
سعی کنید از اون چیزی که تو ذهن و فکرش میگذره مطلع بشین.
البته صحبت با بچهها برا خودش یه تخصصه و باید حرفهای انجام بگیره و مثل اتاق بازجویی نشه.
ششمین نکته اینکه اگر میخاین این مسئلهی ناخن جویدن سریع حل بشه و بره پی کارش باید به جای نکن نکن گفتن به امیرعلی یه جایگزین بدین.
وقتی میبینید شروع به ناخن جویدن کرد،سریع دعوتش کنید به یه کاری که دستاشو درگیر کنه و بهش علاقه داشته باشه،مثل بازی با توپ.
هفتمین نکته اینکه سعی کنید ناخنش رو همیشه کوتاه نگه دارید و هر موقع حال و حوصلهی صحبت داشت هنرمندانه از بدیهای ناخن جویدن بهش بگین.
آخرین نکته هم اینکه دیگه روده بزرگه داره روده کوچیکه رو میخوره.فک کنم دیگه وقت شام باشه.پس من دیگه بیشتر از این صحبت نمیکنم.
حرف آقای حسینی که به اینجا رسید من و همسرم ازش خیلی تشکر کردیم و قرار شد باز اگه سوالی داشتیم تماس بگیریم ازش بپرسیم.
من بلند شدم و میز غذا رو به سلیقهی خودم چیدم و همه رو دعوت کردم.رفتم پیش امیرعلی و با یه ترفندی اونم آوردم سرمیز.جاتون خالی هم غذا خوشمزه شده بود،هم دیگه منو خانمم میدونستیم با پسرمون چیکار کنیم.