هر معلمی به صورت بالقوه قدرتهایی دارد که اگر از آنها به خوبی استفاده کند قطعا مدیریت کلاس بهتری خواهد داشت و بی‌نظمی کمتری را در آموزش خود تجربه خواهد کرد.

این قدرت‌ها مورد پذیرش دانش‌آموزان و والدین آنهاست و با به کار بردنشان می‌توانیم رفتارهای ناسازگارانه که در کلاس و مدرسه انجام می‌شود را کاهش بدهیم.

این قدرت‌ها مثل ابزار و وسیله‌ای هستند که معلم با استفاده از آنها بر دانش‌آموزان کنترل پیدا می‌کند و می‌تواند آنها را با جریان آموزش همراه سازد.

این قدرت‌ها معلم را تبدیل می‌کند به کسی که یک‌سری حقوقی دارد و می‌تواند کارهایی را انجام دهد که دیگر اعضای کلاس از انجام آن عاجزند.

این قدرت‌ها به صورت ذاتی در معلم وجود ندارد بلکه باید از این توانایی‌ها بهره برد و آنها را به کار بست تا از سود آن بهره‌ای برد.

در ادامه به بررسی این قدرت‌ها می‌پردازیم:

قدرت دستور: معلم حق دارد که از دانش‌آموزان خود انجام فعالیتی را بخواهد و به آنها فرمان بدهد که فلان کار را انجام بدهند.

او می‌تواند تعیین تکلیف کند و قانون بگذارد و از همه انتظار داشته باشد که به حرفی که زده عمل بکنند.

اگر معلم این قدرت را با در نظر گرفتن دانش‌آموزان و مشارکت دادن آنها به کار ببرد قطعا به او کمک خواهد کرد وگرنه همین قدرت باعث بروز رفتارهای نامطلوب خواهد شد.

قدرت تنبیه: وقتی دانش‌آموزی تکالیف خود را انجام نمی‌دهد،قانون کلاس را رعایت نمی‌کند،به صحبت‌های معلم گوش نمی‌دهد و یا هر خطایی که مرتکب می‌شود معمولا خود را سزاوار تنبیه می‌داند.

دانش‌آموز در ذهنیت خود این نکته را قبول کرده که اگر من اشتباهی بکنم معلم حق دارد من را توبیخ بکند پس آموزگار باید از قدرت تنبیه به شکلی استفاده بکند که دانش‌آموز را به روند آموزش برگرداند.

قدرت تشویق: هر دانش‌آموزی در هر سنی که باشد نیازمند و علاقمند به تشویق و تحسین است و معلم هم که کلاس را در اختیار دارد کسی است که می‌تواند این کار را انجام بدهد.

معلم با تایید و تشویق دانش‌آموزها می‌تواند بر آنها نفوذ کند و آنها را با خودش همراه کند البته این قدرت معلم همیشه سودمند نیست و باید ریزه کاری‌ های آن را رعایت کرد.

درباره‌ی تشویق و تنبیه در یادداشت زیر بیشتر توضیح داددم.

قدرت ارجاع: دانش‌آموزان اگر معلم خود را شخصی قابل‌اعتماد،عادل،رازدار،دلسوز،مهربان،شنوا،صمیمی و مثل خوشان بدانند قطعا به او جذب خواهند شد و دوستش خواهند داشت.

در کلاس و مدرسه فرصتی فراهم است که معلم چنین شخص قدرتمندی باشد و اگر اینگونه شد معلم دیگرهیچ وقت نگران این نخواهد بود که شاگردانش به حرف‌های او توجهی ندارند یا اینکه کلاسش از کنترل خارج شده.

قدرت تخصص: بچه‌های کلاس احساس می‌کنند که معلمشان توانایی‌های زیادی دارد و همه چیز را می‌داند،آنها فکر می‌کنند که هر سوالی بپرسند معلمشان پاسخی دارد.

معلم باید این ذهنیت دانش‌آموزها را به واقعیت تبدیل کند و با داشتن اطلاعات جامع و کامل و مهارتهای بیشمار آنها را شگفت‌زده کند.

اگر این اتفاق افتاد اعضای کلاس ناخودآگاه تحت نفوذ معلم خود خواهند بود و دیگر درباره‌ی اداره‌ی کلاس مشکلی وجود نخواهد داشت.

یک معلم چه قدرتهای دیگری دارد؟