یکی از اشتباهاتی که در فرزندپروی ممکن است بعضی از والدین انجام دهند اینست که تشویق و تنبیه آنها با کاری که فرزندشان کرده تناسب
نداشته باشد.
به عبارت دیگر متاسفانه آنها در بازخور به رفتار فرزندانشان هیچ وقت میانهرو نیستند و همیشه در حال افراط یا تفریط به سر میبرند.
این رفتار اشتباه چهار حالت مختلف میتواند داشته باشد که در ادامه با مثال به هر یک از آنها
اشاره میکنیم.
۱.وقت خوردن غذا بود.یکدفعه دست پسر خانواده به لیوان خورد و سفره پر از آب شد.پدر شروع کرد به غر زدن.آخه پسر مگه تو کوری. خیلی دست و پا چلفتی هستی.خجالت نمیکشی. کی میخای بزرگ بشی.پاشو برو اتاقت ببینم. حیف اون غذایی که تو میخوری.
۲.دختر خانواده در مهمانی مشغول فحشدادن به پسر عمو و دختر عموی خود بود.پدر و مادر هم با اینکه قطعا میشنیدند خودشان را به ناشنوایی زده بودند. طوری بی توجه و بیخیال بودند که انگار این کسی که فحش میداد دخترشان نیست.خلاصه سرآخر با اصرار و التماس بقیه مجبور شدند کمی جدی شوند.
۳.کودک دبستانی یک خانواده در اولین املای خود توانسته بود که نمرهی کامل بگیرد.مادر او بعد از این نمره حرف برای گفتن پیدا کرده بود. هر جا که میرفت از پسرش طوری تعریف و تمجید میکرد که انگار اختراع یا اکتشافی انجام داده.طوری پسره من پسره من میکرد که انگار فقط در این کرهی خاکی او پسر دارد.
۴.بعد از یکسال تلاش شبانهروزی توانسته بود در کنکور رتبه صد بیاورد.با خوشحالی به خانه آمد و رتبهاش را با صدای بلند اعلام کرد.ولی جملهای که پدرش گفت طوری عصبانیش کرد که محکم در را به هم زد و رفت بیرون.پدرش گفته بود:مگه قرار نبود تک رقمی بشی.بدون حتی یک جملهی تشویقی یا تبریکی.
هر کدام از این حالتهای افراطی و تفریطی در تشویق و تنبیه بچهها برای خودش آسیبهای به خصوص و مشکلات دنبالهداری دارد که در ادامه به چند مورد اشاره میکنیم.
۱.ارتباط بین والدین که اصل و اساس فرزندپروری است یا از بین میرود یا اینکه حتما دچار سردی میشود.دلیلش هم کاملا واضح و بدیهی است هیچکس برای تعامل افراد سرزنشگر و سرکوفتزن را انتخاب نمیکند.
۲.کودک و نوجوان بدون اینکه متوجه زشتی و بدی یک عمل بشوند بزرگ خواهند شد و احتمال بروز خطا در زتدگی آنها افزایش مییابد.علت بروز این مشکل هم اینست که تنبیه متناسبی در کودکی وجود نداشته و پدر و مادر بیخیال بودهاند.
۳.پررو شدن و با غرور برخورد کردن و نپذیرفتن انتقاد از ویژگیهای منفی کودکان و نوجوانانی است که در کودکی بیش از اندازه مورد تایید و تشویق قرار گرفتهاند و والدین آنها فقط از آنها تعریف کردهاند.
۴.افسردگی و ناراحتی شدید و برخی مشکلات اینچنینی میتواند وقتی سراغ بچهها بیاید که آنها احساس کنند کسی قدرشان را نمیداند و معمولا پدر و مادرهای بیتفاوت نسبت به موفقیتهای فرزندشان این حس را افزایش میدهند.
اگر به دنبال ریشههای این اشتباه باشیم شاید بتوانیم آنها را در کودکی این والدین،عدم کنترل عصبانیت،انتظارات بیش از اندازه از بچهها و مشکلات خانوادگی پیدا کنیم.
البته برای ریشهیابی باید هرکس خودش دست به اقدام بزند و در زندگی خودش جستجو کند تا عامل اصلی را پیدا کند و بعد سراغ اصلاح این اشتباه برود.
نظر شما درباره تشویق و تنبیه
نامتناسب والدین چیه؟
به نظرتون چه آسیبهای دیگهای
میتونه داشته باشه؟