رفتارهای نامطلوب بچهها علاوه بر اینکه اثرات بدی روی شخصیت خودشان دارد،آسیبهایی زیادی برای والدینشان به وجود میآورد و باعث ایجاد استرس و اضطراب و کاهش رضایت از زندگی در آنها میشود.
از این رو ذهن پدر و مادرها همواره درگیر این سوال است که چگونه میتوانند رفتار نامطلوب فرزند خود را تغییر بدهند و به چه شکلی قادر خواهند بود رفتار مطلوبی را در آنها ایجاد کنند؟
در این یادداشت قصد داریم در قالب نکاتی کاربردی و کوتاه به این سوال پاسخ بدهیم و به تمام کسانی که با بچهها سر و کار دارند کمک کنیم تا تغییر رفتاری استاندارد و اصولی را پیش ببرند و به آرامش برسند.
۱.باید خوب بودن رفتاری که دوست داریم فرزندمان داشته باشد و بد بودن رفتاری که علاقهمند هستیم ترکش کند به صورت کامل برایش توضیح داده شود و او بفهد که واقعا چرا به کاری امر و از کاری نهی میشود.
۲.باید ریشهی رفتار فرزندمان را به صورت کامل شناسایی کنیم و دقیق بفهمیم که چرا یک کار را انجام میدهد و به انجام رفتار دیگری کاملا بیتوجه است،اهمیت این نکته از این جهت است که علت رفتار روش تغییر آن را تعیین میکند.
۳.باید نظام تشویق و تنبیه دقیقی داشته باشیم و رفتار مثبت بچهها را تایید و به رفتار نادرست آنها بازخورد منفی نشان بدهیم و همچنین انجام این فرایند را باثبات و قاطعیت کامل به پیش ببریم.
۴.در تغییر رفتار نیاز به تشکیل تیم داریم و اینکه تمام اطرافیان موثر در کودک و نوجوان متحد شوند و با یک رویهی مشخص عمل کنند نه اینکه هر کدام به سبک خودش به سمتی برود.
۵.بین رفتارهاری ناخوشایندی که کودک یا نوجوان دارد بهتر است روی یکی از آنها تمرکز کنیم و تا مدتی فقط به فکر اصلاح آن باشیم چون در این صورت هم آرامش بیشتری داریم هم اینکه دقت بالایی خواهیم داشت.
۶.برای انتخاب بین این رفتارها هم آن دسته را در اولویت قرار میدهیم که شدت بیشتری داشته باشند،آسیب زیادتری ایجاد کنند و بیشتر از بقیه آزاردهنده باشند.
۷.در بازخورد دادن به رفتار ناخوشایند بچهها نباید افراط و تفریط کنیم و بهتر اینست که به اندازهی عمل انجام شده عکسالعمل نشان دهیم به عبارت دیگر تشویق و تنبیه باید متناسب با عملی باشد که انجام شده.
۸.یکی از لازمههای تغییر رفتار بچهها اینست که صبر و تحمل زیادی داشته باشیم و در مقابل رفتار ناهنجاری که آنها انجام میدهند آرامش خود را به صورت کامل حفظ کنیم و از برخوردهای احساسی و تندی کردن بیهدف بپرهیزیم.
۹.رفتار مطلوبی را که از کودک و نوجوان میخواهیم حتما باید قابل اندازهگیری کنیم و از به کار بردن اهداف کلی مثل پسر یا دختر خوب بودن بپرهیزیم چون فقط و فقط باعث سردرگمی میشود.
۱۰.باید بی هیچ شکی از برخورد فیزیکی پرهیز کنیم چرا که در اصلاح رفتار اثری موقتی دارد ولی در شدت یافتن آن بسیار موثر است و به احتمال زیاد اوضاع را بدتر میکند.
۱۱.گفتگو پس از وقوع رفتار نامطلوب بسیار مهم است تا در بین آن دلیل نارضایتی خود و حسی که داریم را به کودک یا نوجوان انتقال بدهیم البته این صحبتها باید بعد از آرامش شدن فضا و قبل از اینکه همه چیز فراموش شود انجام بگیرد.
۱۲.در تایید یا عدمتایید یک رفتار ما نباید نمایشی و بدون توجه عمل کنیم چرا که این تشویق و تنبیه رفتاری خواهد شد کاملا بیاثر که فقط وقتمان را تلف میکند و بیخود و بیجهت فرصت ما را در ارتباطگیری با بچهها میسوزاند.
۱۳.برای اصلاح بعضی از رفتارهای کودکان و نوجوانان نیاز به این داریم که حمایت دیگران را جلب کرده و با افرادی غیر از خودمان هم ارتباط بگیریم تا در این مسیر به ما کمک کنند.
۱۴.نمیتوان نام هر رفتاری را زشت و بد و نامطلوب گذاشت و برای تغییر آن تلاش کرد چرا که برخی از فعالیتهایی که کودک یا نوجوان انجام میدهد واقعا به اقتضای سنش و کاملا طبیعی است پس به جای برچسب زدن بهتر است نیاز بچهها را بشاسیم تا انتظارات به جایی داشته باشیم.
۱۵.اخم کردن،قهر کردن،محروم کردن، بیتوجهی و هر نوع بازخورد تنبیهی که نشان میدهیم اگر با توضیح و گفتن دلیل همراه نباشد قطعا به جای اثرگذاری آسیبزا خواهد بود.
۱۶.داشتن جدول امتیاز و زدن برچسب در قبال انجام دادن کارهای خوب میتواند موجب بروز رفتارهای مطلوب جدیدی بشود ولی باید مراقب شرطی شدن باشیم و بعد از عادت پیداکردن کودک به تدریج این امتیازها را حذف کنیم.
۱۷.موارد تشویق و تنبیه به عنوان یکی از ارکان تغییر رفتار باید به صورت کاملا صریح و شفاف و ساده به کودک و نوجوان اعلام شود تا او بداند چه کارهایی مورد تایید است و چه کارهایی نه.
۱۸.باید شرایطی برای ابراز وجود بچهها فراهم بیاوریم چرا که دلیل برخی از رفتارهای عصبانیکننده و ناخوشایندی که بچهها انجام میدهند بیشتر برای کسب توجه است و اینکه خودشان را نشان بدهند.
۱۹.یکی از لوازم تغییر رفتار وجود رابطه سالم با کودکان و نوجوانان است و هرچقدر که این ارتباط ضعیفتر باشد اثرگذاری کمتری خواهیم داشت پس حتما و قطعا باید قبل از هرکاری به این سوال جواب بدهیم که آیا رابطهی خوبی با بچهها داریم یا نه؟
۲۰.در تغییر رفتار نباید تمام حواسمان به کودک یا نوجوان باشد بلکه گاهی اوقات باید به محیط نگاهی بیندازیم تا عوامل مزاحم را حذف کنیم.برای مثال به جای توصیه به حواس جمع بودن کودک هنگام مطالعه بهتر است از سرو صدای
اطرافش بکاهیم.
۲۱.وقتی میخواهیم کاری را تحسین کنیم یا به عملی بازخورد منفی نشان بدهیم باید به هنگام عمل کنیم نه اینکه بعد از مدتی تازه به ذهنمان خطور کند که هفتهی پیش کودک یا نوجوان ما کار خوب یا بدی انجام داده بود العان باید کاری برای او انجام دهیم.
۲۲.برخی عوامل مثل خستگی،گرسنگی و استرس میتوانند کنترل رفتار توسط بچهها را به شدت سخت کنند بنابراین باید برای بهتر شدن رفتار فرزندمان باید به رفع نیازها و حل مسائل بیشتر از اینها
فکر کنیم.
۲۳.درست است که برخی روشهای مشترک برای تغییر رفتار بچهها وجود دارد ولی هر کودک یا نوجوان دنیای مجزایی برای خودش دارد که حتما باید آن را در نظر بگیریم و روشمان را با آن
تنظیم کنیم.
۲۴.رفتار بچهها را باید از شخصیتی که دارند جدا کرد و به جای گفتن این جمله که دوستت ندارم از جملهی این کارت را دوست نداشتم استفاده کرد.
۲۵.گاهی اوقات رفتار غیرقابل تحملی که توسط کودکان و نوجوانان انجام میشود دلیل تربیتی ندارد که با تقویت و تنبیه بتوان آن را تغییر داد بلکه علت پزشکی و روانپزشکی دارد و ممکن است به علت بیشفعالی،اختلال پردازش حسی یا آسیب دیدن نواحی مغزی باشد.
خلاصه یادداشت اینکه در صورت تایید و عدم تایید درست و اصولی میتوان رفتار بچهها را تغییر داد و با فعالیتهای مطلوبی جایگزین کرد البته در صورت وجود یک رابطهی سالم به همراه رعایت نکات ریزی که در این یادداشت به آن اشاره شد.