بدترین اتفاقی که میتواند بعد از آزار یا تجاوز جنسی بیفتد اینست که کودک و نوجوان سکوت کنند و ترجیح بدهند در این باره هیچ صحبتی نداشته باشند.
این سکوت برای کودک یا نوجوانی که آسیبدیده حکم تیر خلاص را دارد و باعث میشود زندگی او تقریبا تا آخر عمر تحتالشعاع قرار بگیرد.
برای سکوت قربانی دلایل مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تاکید متجاوز و آزارگر به رازداری و تشویق او به اینست که این اتفاق مخفی بماند.
وقتی کسی از کودک یا نوجوان سواستفاده میکند از او میخواهد که این رفتار را مثل یک راز نگه دارد و همیشه رازدار خوبی باشد.
متاسفانه در این شرایط به احتمال زیاد بچهها رازدار خوبی خواهند بود چون از یک طرف افشا کردن این راز احتمالا برایشان یک کار خیلی زشت به حساب میآید و از طرف دیگر رازداری را یک ارزش میدانند که حتما باید رعایت شود.
برای پیشگیری از این رازداری بد ما بزگترها یک راهکار خیلی مهم و کاربردی پیش رو داریم:
ما نباید موقع آموزش ارزشها و کارهای خوبی مثل رازداری همیشه به صورت مطلق حرف بزنیم و حتما باید استثناها را هم معرفی کنیم.
ما باید وقتی از خوبی و ارزشمندی رازداری به فرزندمان یا هر بچهی دیگری میگوییم حتما تفاوت راز بد و خوب را هم توضیح بدهیم و به او بفهمانیم که قرار نیست همیشه و در هر حالتی رازدار باشد.
ما باید طوری رازداری را به کودکمان توضیح بدهیم که او بفهمد در یک شرایطی این ویژگی خیلی پسندیده است و در یک شرایط دیگر خیلی زشت.
نکتهی آخر و خلاصه اینکه اگر به کودکمان بفهمانیم که مبتنی بر شرایط باید رفتار کند خیلی از آسیبها به سراغش نخواهند آمد.