بعضی از کودکان ممکن است که گاز بگیرند،کتک بزنند،تحقیر کنند،فریاد بکشند و چیزی را پرتاب کنند که در این حالت معمولا ما به آنها برچسب پرخاشگر می‌زنیم و می‌گوییم که این کودک دچار پرخاشگری شده است.

اما این وقایعی که مشاهده می‌کنیم تمام ماجرا نیست و مشکل پرخاشگری در کودکان اولا نیاز به تعریف درست دارد،ثانیا باید عوامل به وجود آورنده آن روشن شود و ثالثا راهکارهایی برای اصلاح آن پیشنهاد شود.

ما در این یادداشت قصد داریم در قالب صد نکته همین کار را انجام بدهیم تا موجب آشنایی بیشتر بزرگترها با پرخاشگری کودکان شده و به آنها کمک کنیم که این مشکل را بهبود ببخشند.

در نکات ابتدایی به سراغ این می‌رویم که اصلا ویژگی‌های پرخاشگری کودکان در چیست و چه موقع می‌توانیم بگوییم که یک کودک پرخاشگر است.

در نکات میانی به سراغ عوامل گوناگون و متفاوتی می‌رویم که می‌توانند پدید‌آورنده مشکل پرخاشگری در کودکان باشند.

در نکات نهایی هم تلاشمان اینست که شما را با یکسری راهکارهای عملی آشنا کنیم تا طرز برخورد صحیح و استاندارد با کودک پرخاشگر را بیاموزید.

مقدمه

۱.تقریبا تمام تحقیقات نشان‌دهنده این نکته هستند که اگر پرخاشگری در دوران کودکی اصلاح نشود قطعا تا پایان عمر با فرد همراه خواهد بود.

۳.البته مقابله با پرخاشگری کودکان اصلا کار ساده‌ای نیست و معمولا با استرس و اضطراب همراه است پس باید خودمان را برای چالش‌های بزرگی آماده کنیم.

۳.پرخاشگری مانند سایر مشکلات جسمی و روانی مسائل مختلفی را به دنبال دارد که هر یک از آنها به تنهایی می‌توانند مانعی در برابر رشد متوازن و اصولی بچه‌ها باشند.

۴.پرخاشگری علاوه بر اینکه خودش یک مشکل جدیست می‌تواند نشانگر یک بیماری جسمی یا روانی هم باشد.

برای مثال در بین افراد مبتلا به اختلال سلوک، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی پرخاش کردن بسیار شایع است.

۵.کودکی که دشوار باشد قطعا در این موضوع پرخاشگری بیشتر از سایر بچه‌ها درگیر خواهد شد مخصوصا اگر فرزندپروی نادرستی را هم تجربه
کرده باشد.

۶.در اکثر اوقات پرخاشگری یادگرفته شده یعنی اینکه ما به سبب محیطی که در آن هستیم یا آموزشهایی که می‌بینیم پرخاشگر می‌شویم.

۷.همانطور که ما پرخاشگری را می‌آموزیم می‌توانیم بالعکس راه‌های مقابله با آن را هم یاد بگیریم چرا که هر دوی آنها نوعی رفتار هستند.

۸.همه‌ی بچه‌ها وقتی به خواسته‌ی خود نمی‌رسند واکنش نشان می‌دهند و این کاملا طبیعی است ولی وقتی می‌توانیم به رفتار آنها پرخاشگرانه بگوییم که باعث ایجاد آسیب در خود کودک یا اطرافیان او بشود.

برای مثال پرتاب سنگ از طرف کودک به طرف دوستش یا زدن او با یک جسم سخت و رفتارهایی از این قبیل.

۹.نکته دیگر در شناخت کودک پرخاشگر اینکه معمولا او با شدت زیادی عصبی می‌شود،سطح امیدواری پایینی دارد،زیر بار مسئولیت نمی‌رود،از قانون فراری است و وضعیت تحصیلی نامناسبی دارد.

۱۰.آخرین جمله هم در این بخش اینکه شکل پرخاشگری دخترها معمولا لفظی است و به شکل تحقیر و توهین و طرد بروز می‌کند ولی در مقابل پسرها درگیری فیزیکی دارند و سریع دعوا می‌کنند.

عوامل

۱۱.اوایل زندگی مخصوصا دوسال اول برای رشد شخصیت بچه‌ها بسیار مهم است و اگر در این دوران آنها شرایط ناایمن و استرس‌زایی را تجربه کنند به احتمال قوی رفتارهای پرخاشگرانه بروز خواهند داد.

۱۲.گاهی اوقات محیط شلوغ و پر سروصدا برای کودک مزاحمت ایجاد می‌کند و موجب عصبانیت بیش‌ازحد او می‌شود.

۱۳.اینکه در ذهن کودک تلقی ناعادلانه‌ای از جهان شکل بگیرد و او احساس کند که به دنیا آمده تا فقط زجر بکشد باعث خواهد شد با پرخاشگری به دنبال انتقام‌گیری باشد.

۱۴.وقتی کودک به چیزی که می‌خواهد و خیلی آن را دوست دارد نمی‌رسد،پرخاشگری می‌تواند یکی از واکنش‌هایش باشد در مقابل این سرخوردگی.

۱۵.دچار آسیب‌‌ جسمی شدن یا ابتلا به یک بیماری می‌تواند واکنشهای مختلفی از طرف کودک داشته باشد که یکی از آنها پرخاش کردن
به دیگران است.

۱۶.سبکی که والدین در فرزندپروی خود اتخاذ می‌کنند یکی از عوامل موثر در ایجاد یا عدم‌ایجاد پرخاشگری در کودکان است.

۱۷.به این شکل که والدین سختگیر و تحقیر‌کننده و بی‌تفاوت و آسان‌گیر معمولا کمکی برای پرخاشگری هستند ولی پدر و مادرهای متعادل که بین بی‌تفاوتی و سختگیری در راه میانه‌ای حرکت می‌کنند از پرخاشگری پیشگیری می‌کنند.

۱۸.برخی اوقات کودک بیش‌ازحد عصبی می‌شود تا والدینش را مجاب کند که به حرفش گوش بدهند و در صورتی که از این کار نتیجه گرفت هیچوقت این وسیله را کنار نمی‌گذارد.

۱۹.سرچشمه‌ی برخی از پرخاشگری‌های بچه‌ها میتواند قلدرهایی باشند که در مدرسه یا محله آنها را به شیوه‌های مختلف مورد اذیت و آزار قرار می‌دهند.

۲۰.امکان دارد برای پرخاشگری نیاز به این باشد که به گفتار درمانگر مراجعه کنیم چرا که ضعف در رشد زبانی عامل مهمی در بروز این مشکل است.

۲۱.کنترل کردن بیش از حد بچه‌ها هم یکی از دلایلی است که کاملا آنها را به هم می‌ریزد چراکه از داشتن آزادی به عنوان مهمترین نیاز
محروم شده‌اند.

۲۲.عدم دریافت عشق و محبت و مهربانی ندیدن از اطرافیان کودک را به ضربه زدن متقابل متمایل می‌کند و احتمالا او را به شخصیتی تبدیل کند که نسبت به جامعه واکنش پرخاشگرانه دارد.

۲۳.نداشتن یک فضای شخصی بدون عوامل مزاحم قطعا از عوامل مهمی است که کودک را برای عصبانیت بیش‌ازحد تحریک می‌کند‌.

۲۴.در دوران نوپایی پرخاشگری‌ها بیشتر حول محور اسباب‌بازی شکل می‌گیرد چرا که حس مالکیت و خود‌محوری آرام آرام در آنها شکل گرفته و در حال بروز دادن آن هستند.

۲۵.کودکی که در ارتباطات اجتماعی دچار مشکل است در برخورد با هم سن و سالهای خودش معمولا واکنش پرخاشگرانه دارد چرا که اصلا راه دیگری را
یاد نگرفته است.

۲۶.داشتن کلمات و جملات زیاد یکی از عواملی است که عصبانیت را کاهش می‌دهد و آن هم ریشه در داشتن مهارت زبانی بالا دارد.

۲۷.مهارت زبانی بالا هم با کتابخوانی و گفتگو و قصه‌گویی و نمایش و توجه به صحبت دیگران
تقویت می‌شود.

۲۸.فضای خانه‌ای که پر از استرس و اضطراب است و کودک در آن آرامشی ندارد محیط مساعدی است برای پرورش یک پرخاشگر.

۲۹.در تعاملات اعضای خانواده وقتی تحقیر و توهین و تندی موج بزند و دائم به صورت منفی باهم ارتباط بگیرند قطعا کودک آرام آرام خصمانه و مخرب واکنش نشان خواهد داد.

۳۰.مشاهده یکی از مجاری اصلی یادگیری برای بچه‌هاست و آنها چیزی را که می‌بینند سریع تقلید می‌کنند پس اگر آنها پرخاشگر هستند احتمالا این رفتار را اینقدر دیده‌اند که اکنون در حال تکرارش هستند.

۳۱.در یک جامعه هر چقدر که کودکان نهادهای حامی و مراقب بیشتری داشته باشند و به حقوق آنها توجه بیشتری بشود،مشکلات آنها از جمله پرخاشگری هم کاهش پیدا می‌کند.

۳۲.آبوهوا برخی از بچه‌ها را مثل بزرگترها پرخاشگر می‌کند مثلا وقتی که زیر نور آفتاب در حال عرق ریختن هستند یا زمانی که دندانهایشان از شدت سرما به هم می‌خورد.

۳۳.وقتی کسانی که جلوی چشم کودک هستند برای رسیدن به خواسته‌ی خود داد و بیداد راه می‌اندازند و حسابی تند می‌شوند،این در ذهن کودک میماند که از پرخاشگری برای رسیدن به هدفش استفاده کند.

راهکارها

۳۴.برای حل مشکل پرخاشگری اولین کار والدین اینست که مشاهده‌گر دقیقی باشند و بتوانند وقایع را با نکته‌سنجی توصیف کنند.

۳۵.دومین کار اینست که رد چیزهایی که موجب پرخاش کودکمان می‌شود را بگیریم و دقیق آنها را شناسایی کنیم.

۳۶.سومین کار هم می‌تواند این باشد که یک ذره‌بین برداریم و در محیط زندگی فرزندمان به دنبال عوامل استرس‌زا و ناراحت‌کننده باشیم.

۳۷.باید لیستی از کارهای جایگزین به فرزندمان ارائه بدهیم که در مواقع عصبانیت به جای پرخاشگری از آنها استفاده کند.

۳۸.وقتی فرزند ما می‌تواند عصبانیت خودش را کنترل کرده و از روشهای جایگزین استفاده کند حتما باید تاییدش کنیم و نسبت به این رفتار او بی‌تفاوت نباشیم.

۳۹.باید حواسمان باشد که خواسته یا ناخواسته سرسختی بچه‌ها را تشویق و تایید نکنیم و از عصبی شدن آنها لذت نبریم.

۴۰.باید بین رفتار مجاز و غیرمجاز حتما فرق بگذاریم و محدودیت‌ها را بدون هیچ تعارفی اعلام کنیم و
محکم بایستیم.

۴۱.بچه‌ها در کنترل خشم خودشان شدیدا ضعیف هستند و به صورت جدی نیازمند حمایت والدین می‌باشند بنابراین نباید آنها را از خودمان دور کنیم.

۴۲.بچه‌ها عاشق ثبات هستن و دوست دارند همیشه آنطور که می‌خواهند همه چیز پیش برود پس وقتی به دنبال ترک عادتهای آنها مثل پرخاشگری هستیم باید آماده‌ی یک چالش اساسی باشیم.

۴۳.همه‌ی پرخاشگری‌های کودکان در محیط خانه و با ایجاد یکسری تغییرات و اجرای توصیه‌هایی که گفته شد اصلاح نمی‌شوند بلکه نیاز به کمک حرفه‌ای توسط متخصص دارند.

۴۴.ما وقتی به متخصص مراجعه می‌کنیم که توصیه‌های مختلف که در این مطلب بود کارساز نباشد و حضور کودک در جامعه واقعا با دشواری
میسر باشد.

۴۵.یافتن متخصص برای درمان پرخاشگری هم می‌تواند با پرس‌وجو از پزشک‌خانواده،مشاوره مدرسه یا یک مرکز درمانی انجام بگیرد.

۴۶.تغییر توجه یکی از تکنیکهای مهم در جلوگیری از بروز پرخاشگری است که شامل هدایت کردن کودک به یک کار دیگر است که دوستش دارد.

برای مثال وقتی کودک آماده‌ی چنگ زدن یا داد کشیدن می‌شود خیلی سریع پیشنهاد بازی کردن یا خوردن خوراکی را به او می‌دهیم.

۴۷.کشتی گرفتن با بالش یا ضربه زدن به زمین شاید به نظر ابزاری برای تخلیه خشم و یک راه بی‌دردسر برای پرخاش باشد ولی در حقیقت این رفتار هیجان را تشدید می‌کند و دامنه‌‌اش را افزایش می‌دهد پس نباید آن را پیشنهاد بدهیم.

۴۸.یک راهکار دیگر اینست که به کودکمان یاد بدهیم قبل از انجام هر عملی کمی فکر کند به اینکه مثلا رفتارش چه اثری خواهد داشت.

نکته مهم اینکه ایجاد این رفتار بسیار بسیار سخت است ولی با گفتگو پیرامون آسیبهای پرخاشگری میتوان تا حدودی آن را به کودک القا کرد.

۴۹.در گفتگوی بعد از اتفاق حتما اشاره کنید که حس ناراحتی او طبیعی بوده و حق داشته ناراحت شده باشد ولی در نحوه‌ی بروز حسش اشتباه
کرده است.

۵۰.باید برنامه‌ای برای یادآوری ارزشهای اخلاقی برای فرزندمان داشته باشیم که در قالب داستان،نمایش،بازی یا هر شیوه‌ی دیگری خوب و بد را به آنها آموزش بدهیم.

۵۱.برای اینکه یک رفتار تبدیل به عادت شود باید ما به صورت مداوم و بدون تعطیلی بازخورد تشویقی یا تنبیهی بدهیم و از انجام آن خسته نشویم.

۵۲.فضا را با توصیه به دعوا نکردن جنگی نکنید و به جای آن همبازی آنها شده و شیوه صحیح ارتباط‌گیری را نمایش دهید.

۵۳.یکی از ذهنیت‌های مخرب بزرگترها اینست که هنگام پرخاشگری بچه‌ها به این فکر می‌کنند که این کودک در حال دشمنی کردن با آنهاست و همین باعث می‌شود آنها با بدگمانی شروع به برخورد کنند که معمولا آسیب‌زا خواهد بود.

۵۴.گفتگو کردن و معاشرت را به یک برنامه‌ی همیشگی تبدیل کنید که حتما هر روز باید انجام شود و هیچوقت ترک نشود.

۵۵.اهمیت دادن به نظر دیگران را باید از طریق داستان و نمایش و عمل کردن به بچه‌ها بیاموزیم تا از خودمحوری خارج شده و دیدگاه افراد دیگر را درک کنند.

۵۶.در موقعیتهایی که احتمال پرخاشگری وجود دارد باید حضور داشته باشیم تا قبل از بروز وقایع ناخوشایند دست به کار شویم.

۵۷.همیشه حواسمان باید به استراحت و تغذیه فرزندمان باشد و مدام چک کنیم که او خسته یا گرسنه نباشد.

۵۸.از قاطعیت و برخورد محکم نباید بترسید چرا که در برخورد با موقعیت پرخاشگری گاهی اوقات نیاز هست بدون تعارف فرمان توقف بدهیم.

۵۹.آب‌بازی،حباب‌سازی،خمیربازی،گِل‌بازی و هر طور بازی دیگری که احساس آرامش را به کودک انتقال می‌دهد در طی روز حتما باید
انجام شود.

۶۰.اگر اختلاف شدید شده و بچه‌ها هر لحظه ممکن است که درگیری جدی پیدا کنند باید برویم وسط و فقط حواسشان را پرت کنیم.

۶۱.ما از یک طرف نمی‌خواهیم کودکمان کسی را بزند و از طرف دیگر هم می‌خواهیم بتواند از حقش دفاع کند بنابراین باید به او بیاموزیم که محکم و قاطع نه بگوید،پشت کند یا در صورت لزوم گزارش بدهد.

۶۲.اشتباه بودن رفتار پرخاشگرانه باید به کودک منتقل شود البته نه با ایجاد احساس گناه و تحریک وجدان بلکه به وسیله‌ی توصیف پیامدهایی که عصبانیت او دارد.

۶۳.اگر در زمانی از روز مثلا بعد از نهار یا بعد از بیداری کودک چنان سرحال نیست نباید زیاد سر به سرش بگذاریم و دستوراتمان را روی سرش خراب کنیم.

۶۴.ناراحتی خودتان را اعلام کنید و حسی که از پرخاشگری کودکتان دارید را شفاف و صریح به زبان بیاورید.

۶۵.به جای اینکه به شخصیت کودک حمله کنیم و حسابی سرزنشش کنیم باید از بد بودن رفتارش حرف بزنیم و زشتی آن را گوشزد کنیم.

۶۶.از این ناراحت نباشید که کودک برای تغییر رفتار نیاز به راهنمایی‌کردن و ارائه پیشنهاد از طرف شما دارد چرا که این فرایند واقعا سخت بوده و از توان آنها خارج است.

۶۷.کتک زدن کودک یکی از بدترین روشها در مقابله با پرخاشگری است چرا که به جای ترک رفتار باعث تقویت آن می‌شود و احتمال تشدید شدنش به جهت انتقام‌گیری وجود دارد.

۶۸.هرگاه کودک ما با عصبانیت رفتار می‌کند که خواسته‌اش را اجابت کنیم باید صبور باشیم و مقاومت کنیم تا از پرخاشگری به نتیجه نرسد.

۶۹.پرخاشگری باید رفتاری هزینه‌زا باشد یعنی وقتی کودک پرخاش می‌کند بداند که کار زشتی انجام داده نه اینکه برعکس حس کند هیچ اتفافی نیفتاده.

۷۰.برای هزینه‌زا کردن پرخاشگری میتوان در صورت خسارت زدن کودک از پول خودش جبران مافات کنیم یا اینکه از چیزی که دوست دارد محرومش کنیم.

۷۱.البته یه نکته هم هست که جبران کردن را نباید به عنوان تنبیه در نظر بگیریم بلکه باید کودک ما بفهمد که جلب رضایت طرف مقابل وظیفه‌ی اوست.

۷۲.تا جایی که می‌شود در مکالمه با بچه‌ها باید از جملات این کار را بکن و این کار را نکن بپرهیزیم و به جای آن توصیه کنیم که مثلا فلان کار مشخص را انجام دهد.

۷۳.بعد از وقوع پرخاشگری باید زمانی را برای گفتگو در نظر بگیریم و درباره‌ی حسی که فرزندمان دارد صحبت کنیم البته بدون سرزنش کردن و با پذیرا بودن کامل.

۷۴.بهترین زمان گفتگو هم بعد از آرام شدن نسبی کودک و قبل از فراموش شدن واقعه است.

۷۵.صبور بودن و داشتن مداومت از ویژگی‌های لازم و ضروری والدینی است که می‌خواهند پرخاشگری کودکشان را اصلاح کنند پس باید ابتدا روی خودمان کار کنیم تا فرزندمان.

۷۶.ایجاد یک گروه از همسالان برای ابراز احساسات و گفتگو درباره‌ی هیجانات یکی از راه‌های کمک‌کننده به بچه‌هایی است که با مشکل پرخاشگری دست به گریبان هستند.

۷۷.مثبت حرف زدن مراقبین کودک یکی از رفتارهایی است که احتمال بروز پرخاشگری را بسیار کاهش می‌دهد و در صورت بروز این مشکل به تعدیل آن کمک می‌کند.

۷۸.اجازه بدهیم شیوه یادگیری یک موضوع را خودشان انتخاب کنند و درباره‌ی زمان انجام تکالیف خودشان تصمیم بگیرند.

۷۹. سعی کنیم به صورت فعال به آنها گوش بدهیم و هنگامی که کودکمان صحبت می‌کند از انجام هرکاری صرف‌نظر کنیم.

۸۰.وقتی کاری را از کودک می‌خواهید یا خودتان کاری انجام می‌دهید آن را با دلیل همراه کنید و هیچ وقت نگویید:چون من میگم یا خوشم میاد.

۸۱.خواه ناخواه کودک ما یکسری ویژگی‌ها را دارد که شاید مورد پسند ما نباشد در این حالت باید به جای جنگ کردن قدرت پذیرش داشته باشیم و به او اجازه بدهیم تا حدودی برای خودش
زندگی کند.

۸۲.به جای بکن نکن‌های سلبی باید کمی توضیح بدهیم و حرف‌هایمان را با دادن دستورالعمل کامل کنیم.

برای مثال به جای اینکه بگوییم پسرم با گوشی بازی نکن به او بگویبم برو دوستت را صدا کن باهم توپ‌بازی کنید.

۸۳.بچه‌ها با یکی دوبار گفتن یاد نمی‌گیرند بنابراین باید استانداردهای خودمان را به شکلهای مختلف چندین بار اعلام کنیم.

۸۴.داشتن ثبات قدم و وحدت رویه خیلی مهم است چون کودک دوست دارد در ثبات زندگی کند بنابراین ما وقتی می‌گوییم رفتار پرخاشگرانه فلان تنبیه را به دنبال دارد نباید بیخیال شویم و گذشت کنیم مگر در موارد استثنا.

۸۵.استفاده از بعضی اسباب‌بازی‌ها مثل شمشیر و تفنگ باید محدود شود یا اینکه کودک توجیه شود بین فضای بازی و واقعیت تفاوتهایی وجود دارد.

۸۶.محتواهای خشونت‌بار که شامل هر نوع بازی،کتاب و تصویر می‌شوند حتما باید از دسترس خارج شده و آسیب‌ آنها هم برای کودک توضیح داده شود.

۸۷.والدین قبل از اینکه اجازه‌ی استفاده از محتوایی را به کودکشان بدهند باید خوشان آن را بازبینی کنند چرا که متاسفانه محتوای عاری از خشونت بسیار کمیاب است.

۸۸.در خواسته‌های ما از بچه‌ها باید اختیار و انتخاب با خودشان باشد و تا جایی که امکان دارد مجبورشان نکنیم.

برای مثال به جای اینکه بگوییم شلوار آبی رو بپوش،چند نوع شلوار به او بدهیم تا انتخاب کند.

۸۹.وقتی کودک از حس عصبانیت خود حرف می‌زند و به اصطلاح خودش را تخلیه می‌کند به او فرمان توقف ندهید و اجازه بدهید حرفش را تمام کند.

۹۰.شاید خیلی سخت به نظر بیاید ولی در خانه کودک باید عادت کند که هر کاری جای مخصوص به خودش را دارد و بدین ترتیب قانون پذیری را تمرین کند.

۹۱.کودکان چندان سریع نیستند و برای جابجایی نیاز به فرصت کافی دارند پس به جای عجله و گفتن زودباش باید وقت بدهیم.

۹۲.برای کنترل خشم و پرخاش نکردن باید الگویی جلوی چشم کودک وجود داشته باشد تا با مشاهده و تقلید بدون دردسر یاد بگیرد.

۹۳.فضای خانه هر چند باید قانونمند و دارای رویه باشد ولی نباید آن را با یک اداره اشتباه بگیریم و ساختار پیچیده و سختی برای آن درست کنیم.

۹۴.پدر و مادر نباید در تمام درگیری‌های ریز و درشتی که پیش می‌آید مداخله کنند بلکه باید حتی‌المقدور در صورت خطرناک نبودن اتفاق
بیخیال شوند.

۹۵.گاهی مواقع که توصیه‌های معمولی جوابگو نیست و پرخاشگری کودک روزبه‌روز تشدید می‌شود وقت آنست که به یک متخصص مراجعه کنیم و مشکلمان را با او در میان بگذاریم.

۹۶.وقتی کودک یک رفتار ظاهرا پرخاشگرانه را نشان می‌دهد حتما باید سن او را در نظر بگیریم چرا که گازگرفتن و گریه کردن برای نوپا احتمالا طبیعی ولی برای نونهال خطرناک است.

۹۷.در دوران نوپایی پرخاشگری‌ها بیشتر حول محور اسباب‌بازی شکل می‌گیرد چرا که حس مالکیت و خود‌محوری آرام آرام در آنها شکل گرفته و در حال بروز دادن آن هستند.

۹۸.در مقابله با پرخاشگری بدترین رفتار پرخاشگری است چرا که کودک را دچار تناقض می‌کند که اگر رفتار من نادرست بوده چرا پس والدینم انجامش می‌دهند.

۹۹.به این نکته هم دقت کنید که قبل از دبستان در ذهن کودک فقط خودش جا می‌شود و مغز او چندان رشد نکرده که بتواند دیدگاه دیگران را
درک کند.

۱۰۰.بچه‌های زیر دبستان یک ویژگی هم دارند آن هم اینکه در قضاوتهای خود نمی‌توانند نسبی باشند و حس می‌کنند یک چیز یا خوب است یا بد و همین باعث می‌شود بیشتر پرخاش کنند.


چند نکته:

  • اگر در این متن اشکالی مشاهده کردید لطفا در بخش کامنت‌ها مطرح کنید.
  • ممنون می‌شویم اگر تجربه یا نظری درباره‌ی موضوع این یادداشت دارید با ما در میان بگذارید.
  • در آخر اگر سوالی دارید،حتما بنویسید تا در اسرع وقت پاسخ داده شود.